در قرن بیستم تحولات چشمگیری در عرصه نظریهپردازی پدید آمد از جمله این تحولات، پیدایش مکاتب فکری گوناگونی در قلمرو مدیریت است.یکی از شاخصهای عمده در این زمینه، رویکردهای آغازین و پایانی قرن مذکور است. مطابق رویکردهای آغازین که تأثیر آن را در سایر نظریههای بعدی نیز به صورت کم و بیش پایداری میتوان دید، موضوعهای مدیریتی در قالبهای علمی و روشهای فنی آن که عموماً تحلیلی هستند بررسی میشوند. بدین معنی که مفاهیمی همچون فرایند تولید، نوع کالا، شکل سازمان و . . . با الگوی مهندسی و تحلیلی به اجزا تفکیک و پس از بررسی با یکدیگر ترکیب میشوند، تا نتیجه خاصی به دست آید. این روش پس از گذر از طوفان تحولات فناورانه ارتباطی، و اطلاعاتی و تشکیل قلمروهای مجازی در ذهنیت مشتریان، کارکنان، مدیران و . . . آنچنان تحولی در رویکردهای نظری به مدیریت پدید آورد که در پایان قرن از آن با عبارات تفسیری یا تأویلی یاد میکنند. مطابق این رویکرد، موضوعهای مدیریتی به شکل لحظهای، پویا و تعاملی عمل میکنند و گفتمان، به آنها هویت میبخشد. این ویژگیگاه با واژه عدم قطعیت نیز بیان و بررسی شده است.
در مقاله حاضر با ذکر موارد مشخصی از بازار پوشاک و تلفنهای همراه سعی شده است. این دو رویکرد، سنتی و تفسیری معرفی شوند و تأثیر آنها بر مقولات سازمان و مدیریت ارزیابی گردد تا مدیران بتوانند با آگاهی و به شیوهای سنجیده از مزایای این رویکردها استفاده و از خطرهای آنها اجتناب کنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |